*
- دعایم کنید ...
دستی بر سرم میکشد و میگوید: - باشد که همچو درخت باشی .
با تعجب میپرسم : - درخت استاد ؟!؟
- آری ... دانهُ وجودت را رها و آزاد بگذار , تا ریشه ها از داخل آن در آمده , و ذرات شک و جهل خاک را کنار بزنند . ریشه های اعتقادت را مستحکم کن , تا هیچ بادی نتواند تو را از جای بدر آرد ... همچو درخت سخاوتمند باش , چونانکه اگر به درخت سنگ زنی به تو میوه میدهد ... با گذشت باش , و سایهُ رحمت و بخشایشت را از هیزم شکن هم دریغ نکن ... تیغهایی که بر وجودت میزنند را همچو یادگارهایی نگهدار , دردشان را از یاد ببر ولی تجربه شان را به خاطر بسپار ... و به یاد داشته باش که هر درختی را به هر درختی پیوند نمیزنند , بزنند هم نمیگیرد , کدام باغبان درخت گیلاس را به درخت نخل پیوند زده است ؟ باشد که ریشه بگسترانی و همیشه سبز و خرم باشی ...