*
246-امین پست
تصور کن که نوشته هات یادت نمیمونه , تصور کن که وقتی میدون توی ذهنت باید بلافاصله بیاریشون رو کاغذ , تصور کن که جایی هم پاک نویسشون نمیکنی ... همه اینارو خوب تصور کردی ؟ حالا باز هم تصور کن که یه چیز خوشگل مینویسی , خودتم ازش کیف میکنی , بعد که میای تایپش کنی , میبینی که کاغذه گم شده , هر چی میگردی پیداش نمیکنی , هر کاری هم میکنی نمیتونی دوباره همون شکلی بنویسیش ... چی کار میکنی آخه اون موقع ؟!؟ ای حرص داره ...
×××
داشتم لیستهای زمان بندی بیمارستان رو نگاه میکردم , که انجام دادن هر کاری چه قدر طول میکشه ...
آوردن استوانه مدرج ------ 3 "
باز کردن پودر الکل پیرامیدون ------ 2 "
اضافه کردن اتانول ------- 4 "
میرم تو بحر کارای روزانم ...
گرم کردن غذا ------ 120 "
کشیدن غذا ------- 5 "
بلند کردن قاشق ------- 2 "
جویدن لقمه -------- 4 "
ااااووههههه چه قد کار انجام میدیم طی روز !! امممممم اینها که همشون ثانیه و دقیقن , پس چرا من این همه وقت کم میارم ؟؟
××××××
نمی شود
که تو باشی
من هم باشم
و
دوستت نداشته باشم
نمی شود
هرگز نمی شود .
×××××××××