Forbidden Apple

 

Friday, May 27, 2005

*


1 ×
دشمن ار تو سنگ خاره‌اي من آهنم
ولي افسوس كه
نرود ميخ آهنين در سنگ !
.
2 ×
قاصدك ايثار مي‌كنه ؟ يا دوست داره كه پيغام ببره ؟
letter1
قاصدك … قاصدك كوچك … راز قاصدك‌ها …
.

واه واه واه ... چه بدبين !!!
محمود دولت‌آبادي « سلوك »
عشق را از عشقه گرفته‌اند و آن گياهي‌ست كه در باغ پديد آيد در بن درخت ، اول بيخ در زمين سخت كند ، پس سر برآرد و خود را در درخت مي‌پيچد و هم‌چنان مي‌رود تا جمله درخت را فراگيرد ، و چنانش در شكنجه كند كه نم در درخت نماند ، و هر غذا كه به واسطه‌ي آب و هوا به درخت مي‌رسد به تاراج مي‌برد تا آن‌گاه كه درخت خشك شود .

                   

|

Saturday, May 21, 2005

*

روي بورد انجمن دانشكده اين جمله رو زدن ... به نظرم جالب اومد . كلي گشتم تا يه عكس خوب براش پيدا كنم , ولي متاسفانه نداشتم . يه هويي اينو ديدم , كه همراه يه شعري بود و يه دوست نازي فرستاده بودتش . فكر كنم اين دو تا خيلي خوشبخت باشن , نه ؟
lucky
موفقيت يعني به دست آوردن چيزهايي كه دوست داري ... خوشبختي يعني دوست داشتن چيزهايي كه به دست آوردي ...

                   

|

Friday, May 20, 2005

* اينو هم 444 فرستاده ;)


Little Johnny asks: "Daddy, how was I born?"
Dad says: "Ah, my son, I guess one day you will
need to find out anyway! Well, you see your Mom and I
first got together in a Chat Room on AOL. Then I set
up a date via e-mail with your Mom, and we met at a
cyber-cafe.
We sneaked into a secluded room, where your mother
agreed to a download from my hard drive. As soon as I
was ready to upload, we discovered that neither one of
us had used a firewall, and since it was too late to
hit the Delete button, nine months later a blessed little popup
appeared and said: 'You've Got Male!' “

                   

|

Tuesday, May 17, 2005

*

my dear
شاگردی از استادش پرسيد:" عشق چست؟"استاد در جواب گفت : " به گندم زار برو و پر خوشه‌ترين شاخه را بياور . اما در هنگام عبور از گندم‌زار ، به ياد داشته باش که نمی‌توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچينی ! "شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت . استاد پرسيد : " چه آوردی؟ " و شاگرد با حسرت جواب داد : " هيچ ! هر چه جلو مي‌رفتم ، خوشه‌های پرپشت‌تر مي‌ديدم و به اميد پيدا کردن پرپشت‌ترين ، تا انتهای گندم زار رفتم . "استاد گفت : " عشق يعنی همين ! "
شاگرد پرسيد : " پس ازدواج چيست ؟ "استاد به سخن آمد که : " به جنگل برو و بلندترين درخت را بياور . اما به ياد داشته باش که باز هم نمی‌توانی به عقب برگردی ! " شاگرد رفت و پس از مدت کوتاهی با درختی برگشت . استاد پرسيد که شاگرد را چه شد و او در جواب گفت : " به جنگل رفتم و اولين درخت بلندی را که ديدم ، انتخاب کردم . ترسيدم که اگر جلو بروم ، باز هم دست خالی برگردم . " استاد باز گفت : " ازدواج هم يعنی همين !! "
.
تصوير از آسمون آبي - متن از 444

                   

|

Monday, May 16, 2005

* مقداري در مورد ايسم ها



سوسياليسم : دو گاو داريد , يكي را نگه ميداريد ديگري را به همسايه خود ميدهيد .
كمونيسم : دو گاو داريد , دولت هر دوي آنها را ميگيرد تا شما و همسايه‌تان را در شيرش شريك كند .
كاپيتاليسم : دو گاو داريد , هر دوي آنها را ميدوشيد شيرها را بر زمين ميريزيد تا قيمتها همچنان بالا بماند .
ساديسم : دو گاو داريد , به هر دوي آنها تيراندازي ميكنيد و خودتان را در ميان ظرف شيرها مي‌اندازيد .
آپارتايد : دو گاو داريد , شير گاو سياه را به گاو سفيد ميدهيد , ولي گاو سفيد را نميدوشيد .
ايده‌آليسم : دو گاو داريد , ازدواج ميكنيد , همسر شما آنها را ميدوشد .
رئاليسم : دو گاو داريد , ازدواج ميكنيد , اما هنوز هم خودتان آنها را ميدوشيد .
فمنيسم : دو گاو داريد , اما حق نداريد شير گاو ماده را بدوشيد .
پلوراليسم : دو گاو نر و ماده داريد , از هر كدام شير بدوشيد فرقي نميكند .
ليبراليسم : دو گاو داريد , آنها را نميدوشيد , چون آزاديشان محدود ميشود .
دموكراسي مطلق : دو گاو داريد , از همسايه‌ها راي ميگيريد كه آنها را بدوشيد يا نه .
سكولاريسم : دو گاو داريد , پس به خدا نيازي نيست .

                   

|

Saturday, May 14, 2005

* كلاغ , مترسك را با قار و قارش آزار مي‌دهد , ولي مترسك صبورانه سكوت مي‌كند .




توي مزرعهُ زندگي , كدومامون كلاغيم و كدوما مترسك ؟ كدومش بهتره ؟

                   

|

Wednesday, May 11, 2005

* چند كلمه حرف ...


* در زندگي 2 قانون اساسي وجود دارد كه هر كس ار آنها پيروي كند , هرگز شكست نخواهد خورد :
1 ) هر چيزي را كه مي‌دانيد به ديگران نگوييد .
2 ) ...
.
* پس‌وْردها مثل لباس زير هستند : نمي‌توان از آنها شريكي استفاده كرد و از همه مهمتر اينكه هر چند وقت يكبار بايد عوض شوند !

                   

|

Sunday, May 08, 2005

* هيچ وقت اميدت را از دست نده , و به خاطر بسپار :

318_layby
تب لرزشي ايجاد مي‌كند كه سلامتي هرگز قادر به تقليد آن نيست .

                   

|

Friday, May 06, 2005

* ههممممممممممممم

our bed

                   

|

* از طرف 444 عزيــــــــــــــــزم :×



اي كه عزيزتريني در قلب من ... بودنت را سپاس ... لمس حضورت مبارك ...

                   

|

Wednesday, May 04, 2005

* چهاردهم ارديبهشت

birthday%20cake

                   

|
As someone who has eaten forbidden apple, I should say it's so sweet and worthy to give the heaven for .

قهوه تلخ
آفروديت
ديوونه
استامينوفن
A Memoir Of Madness
زنانه ترين اعترافات حوا
بي واژه
نقاشي صداها
آقای الف
خانم شین
عاقلانه
روپوش سرمه ای
روياهاي من
آخرين فرصت
آبی
تبسم
سيب سرخ خورشيد
شقايق
سیاه مشق
نیلوفرانه
سپید مثل برف
برگهای خاطره
دوگانه
يه فنجون قهوه با گردو
پنجره
اورانوس
نیمه پنهان
دختر نارنج و ترنج


November 2004
December 2004
January 2005
February 2005
March 2005
April 2005
May 2005
June 2005
July 2005
August 2005
September 2005
October 2005
November 2005
December 2005
January 2006
February 2006
March 2006
April 2006
May 2006
June 2006
July 2006
August 2006
September 2006
October 2006
November 2006
December 2006
January 2007
February 2007
March 2007
April 2007
May 2007
June 2007
August 2007
September 2007
October 2007
December 2007
March 2008
May 2008
October 2008
June 2009
July 2009
August 2009
September 2009
October 2009
November 2009
December 2009
January 2010
February 2010
March 2010
April 2010
May 2010
June 2010
July 2010
August 2010
September 2010
October 2010
February 2011
March 2011
April 2011
May 2011
June 2011
November 2012

Gardoon Persian Templates

[Powered by Blogger]

XML