*
خيلي فكر كردم كه به عنوان حرف اول ، اونم تو وبلاگي كه هنوز هيچكس نميشناسدش ، چي بايد نوشت … ولي به هيچ نتيجهاي نرسيدم .
حدوداً سه ساله كه معتاد وبلاگ خوندنم ، هر چندوقت يهدفعه وسوسه ميشدم كه خودمم يكي داشته باشم ، ولي يه شكي ته دلم نميذاشت . بالاخره تصميم خودمو گرفتم و به خودم گفتم من كه عادت دارم هرازگاهي يه چيزايي بنويسم ، پس بذار يه دفتر خاطرات الكترونيكي دستوپا كنم…. تا ببينيم چطور ميشه .
خودت انگولكم كردي كه راش بندازم ، خودتم بايد هر روز بياي و بخونيش (دو نقطه دي + يه بوس محكممممم)
دليل اسم اينجا و رنگش (وقتي خوردهكاريهاي باقيمونده هم تموم شدن) فقط و فقط تويي ….. كه حضورتو كنار خودم حس كنم ، عزيزييييييييييي من (يه بوس آبدار و خيسسس)
خيلي خيلي خيلي ممنونم
گيگيليييييييييييي (لپ گلي + يه بوس محكممممم)