*
به نظر من دنیا یه دیوان بزرگ شعره . و آدمها هر کدومشون یه مصرع از اون رو تشکیل میدن ، وجود صنایع شعری مثل تلمیح و ایهام و واج آرایی و تشبیه و غیره مثل وجود یه سری صفتهای خاص میمونن . مثلا آدمهایی که خیلی اصیل زادن و به گذشتشون افتخار میکنن تلمیح دارن ، اونایی که پیچیده ترن و با محافظه کاری حرف میزنن ایهام دارن . آدمهای وسواسی مثل واج آرایی میمونن و ...
توی زندگیمون میگردیم به دنبال مصرع دیگه ای که بیتمون رو کامل کنه . مصرعی که باهامون هم قافیه باشه . زوجهایی که تفاهم و تشابه بیشتری دارن مثل اون بیتهایی میمونن که علاوه بر قافیه ، ردیف هم دارن . میبینین ؟ یه کمی سخت میشه ... قافیه درست باشه ، ردیف خوب بیاد ، وزنش آهنگین بشه ... و مهمتر از همه اینکه اون دو تا مصرع کنار هم معنی خوبی بدن ...
بعضی از بیتها انقدر قشنگ و با معنی هستن که به تنهایی ارزششون بیشتر از یه قصیدست ، ولی بعضیهای دیگشون فقط در کنار بیتهای دیگست که معنی پیدا میکنن .
بعضیها هم با آدمهای دور و برشون مثل شعر نو میمونن ، پیروهیچ سنت واصولی نیستن و روشهای خاص خودشونو برای زندگی دارن .
گاهی اوقات هم ، مصرع مکملمون باهامون هم قافیه نیست ، مثل بیتهای دوم به بعد غزل . ولی انقدر وزن و معنی خوبی داره که دیگه نبودن تشابهات اصلا به نظرت نمیاد ...
بعضی مصرعها یا بیتها تا ابد تو خاطر آدمها میمونه ... اونارو بارها و بارها تکرار میکنی و کلی چیز ازشون یاد میگیری ... بعضیهای دیگه هم خیلی زود فراموش میشن ...
ممکنه توی زندگیمون ، با مصرعهای مختلفی برخورد کنیم ، و حتی خیلیهاشونم باهامون هم قافیه باشن ، ولی مهم اینه که بهترین رو انتخاب کنیم .