*
× پير زن بيگولي
به نظر خودم فقط وظيفمو انجام داده بودم ، ولي از نظر اون ، كه از صبح هي همه كشونده بودنش اين ور اون ور و جواب سر بالا بهش داده بودن ، لطف بزرگي كرده بودم . چه از ته دلش دعام كرد ، و چه چسبيد ... لبخندش خستگيهامو برد . اميدوارم زود زود حالش خوب بشه .
.
×
Daracelsus پدر علم سم شناسي ميگويد : همهُ مواد ميتوانند سمٌي باشند . آنچه يك سم را از يك مادهُ غير سمٌي متمايز ميكند مقدار آن است . مثلاً اگر آب را كه مايع حيات است بيش از اندازهُ مجاز بنوشيم دچار مسموميت با آب ميشويم .
.
× به تو دوست نااميدم
از عاشق شدن نترس . اگر قدرت غوٌاصي در عمق اين دريا را نداري ، نبايد از شنا كردن در سطح آن بگريزي .