*
عزیزترینم تولدت پیشاپیش مبارک !!!!!
صدای رعد و برق میاد . قلم مو و پالت رنگ رو میندازم روی میز و میدوم بیرون , انگار که به استقبال عزیزی میرم ... داره بارون میباره ... دستامو باز میکنم و زیر قطره های بارون چرخ میزنم , انگار که مست مستم ... آب از سر و کلم میریزه ... انگار روحم هم داره تر و تازه میشه ... وایمیسم , دستامو میچسبونم به هم , مثل یه جام میشه . میگیرمش زیر بارون . قطره های آب پرش میکنه . جرعه جرعه ازش مینوشم :
به سلامتی چشمات که صداقت رو به من یاد دادن ...
به سلامتی لبات که بوسیدن رو یادم دادن ...
به سلامتی دستات که محبت نوازش رو نشونم دادن ...
به سلامتی آغوشت که امنیت رو به من دادن ...
و به سلامتی خودت که عاشق بودن رو به من یاد دادی ....
.
.
تو همان حادثه عمر منی
نقطه سبز سرآغاز و
میوه سرانجام منی
.
.
:*:*:*:*:*:*:*:*:*:*:*:*:*:*:*:*:*:X:X:X:X:X:X:X:X:X:X:XX:X::X:X:X::X:*:*:*:*:*:*:*:*:*:*:*:*:*:*:*:*